بسم الله...
امشب هوای باغ نگاهم بهاری است
واژه به واژه کار دلم بیقراری است
باران و رود و چشمه و دریا قلم شدند
برگ درخت و بال ملک دفترم شدند
بیتابم امشب و تب شعری گرفته ام
با جمع شاعران شب شعری گرفته ام
.
.
.
سعدی! نگاه کن به رخش باز جان بگیر
ازباغ های نخل علی ((بوستان )) بگیر
حافظ! بیا و شاعر این بارگاه باش
یعنی((غلام شاه جهان باش و شاه باش))
پژواک بی نهایت خورشید نور او
ای مولوی زشمس جمالش بگو بگو...
((شیر خدا و رستم دستانم آرزوست))
چون نام رستم آمده اینبار وقت اوست
فردوسی! از شکوه نبردش چه دیده ای
آیا شجاعت علوی را شنیده ای؟!
قطبین عالم است سر تیغ ذوالفقار
از ضربه های دستش ((لا یمکن الفرار))
نیما! برای پیرهنش شعر نو بگو
از سادگیش از نمک و نان جو بگو
اواز هجوم زخم زبان خون به دل شده
سهراب! در مسیر علی آب گل شده
قیصر! میان کوچه علی سر به زیر شد
عمر گلش بگو چقدَر زود دیر شد...
مجید تال







اباصلت بیات در گفتوگو با فارس اظهار داشت: از سال 1359 در اداره بنیاد اندیشه اسلامی که 9 نشریه داشت، فعالیتم را آغاز کردم و عکسهای متعددی از نمازهای جمعه، سوژههای مختلف خبری روز در حوزههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی میگرفتم.


به نقل از خبرآنلاین، "مجید جوادی نسب" عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله است. متخصص مراقبت های ویژه و عضو تیم پزشکی امام که روزها و شب های فراوانی را در جماران سپری کرده است و حالا شاهد عینی ماست و راوی حقایقی ناگفته و نکته هایی منتشر نشده از سبک زندگی مردی به نام " آقا روح الله خمینی".